عزیزم برای پدر نمونه ات مینویسم
همچون سایه ای که در رویش مداوم نور رنگ میبازد حرفهایت
مرادردامن خودفرومیکشند و توان این را پیدا میکنم که برای
ارزوهایمان بجنگم .
من هربار درسینه چشم اندازی تازه در تلالو احساسهای بلند قلب
باشکوهت میمیرم وجان میگیرم.
مدام دررنج وشوقی بی امان حالتی دارم که درخیال نمی گنجد......
خیالی شیرین ، زندگی در قصر شکلاتی که با توت فرنگی تزیین
شده اند.
کودکمان پنجره اش را با دست کوچکش می رباید............
و دوراندازی که مرد فرشته وارم را برای رسیدن به خانه با گامهایی
طلایی نمایان میکند با دست هایی پر از گل
سرخ..........................
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی